نانوشته

گلچین گفته ها و دست نوشته ها

مفهوم عصبیت چیست

قبل از هر چیز باید دید منظور از عصبیت چیست؛ ما چه شخص یا چه رفتاری را عصبی می‌نامیم؟

اولین علامت عصبیت‌، غیر عادی بودن و عدم مطابقت رفتار و عکس‌العمل‌های شخص نسبت به معیارها و الگوهای محیطی است که در آن زندگی می‌کند.

شما اگر در فرهنگ و محیطی رقابتی تربیت شده باشید و زندگی کنید، اما برای پیشرفت و بهبود زندگی خود هیچ کوشش و تلاشی به کار نبرید؛ رفتار شما نسبت به محیطتان غیر عادی است. اگر در اجتماعی زندگی می‌کنید که رقابت امری بی‌معنی و غیر منطقی است، ولی مدام در فکر رقابت و جلو افتادن از دیگران باشید؛ بازهم عمل شما غیر عادی است؛ در یونان قدیم اگر کسی بیش از میزان لازم برای مایحتاج زندگی روزانه‌اش ثروت یا هر چیز دیگر می‌اندوخت، آدمی پست، فرومایه و غیر عادی به حساب می‌آمد؛ حال آنکه امروز چنین نیست.

بنابراین،
کلمهٔ «عصبیت» اگر چه اساساً یک اصطلاح پزشکی است، ولی نمی‌توان مفهوم آن را بدون در نظر گرفتن عوامل فرهنگی و اجتماعی روشن ساخت.

شما می‌توانید یک پای شکسته را بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی شخص بیمار معاینه و درمان کنید ، ولی نمی‌توانید یک پسر بچه فرضاً هندی را که ادعای غیب‌گویی یا ادعای احضار ارواح می‌کند عصبی بنامید. شما باید ابتدا اجتماع و فرهنگی خاص او را بشناسید، زیرا چنین ادعاهایی ممکن است در محیط او برای همه کس امری عادی و متداول باشد. در اجتماع ما (آمریکا) اگر شخصی ادعا کند که با روح پدر بزرگش صحبت کرده است، او را عصبی و غیر عادی می‌نامیم؛ ولی چنین ادعایی در بعضی جوامع نه تنها دلیل عصبیت نیست، بلکه امری عادی و حتی افتخار آمیز به حساب می‌آید.

مفهوم «نرمال» و «غیر نرمال» یا «سالم» و «عصبی» نه تنها در اجتماعات مختلف فرق می‌کند، بلکه در یک اجتماع معیّن هم، بسته به زمان‌های مختلف، فرق می‌کند. اگر در اجتماع امروز آمریکا دختری در سن سی یا حتی سی و پنج سال هنوز شوهر نکرده باشد، و از این بابت احساس رنج و خفت نماید غیر نرمال به حساب می‌آید ، زیرا در اجتماع امروز آمریکا شوهر نکردن تا سن سی سال امری عادی است؛ ولی اگر پنجاه سال پیش دختری در آمریکا از سن بیست می‌گذشت و شوهر نمی‌کرد برایش خفت‌آور و رنج‌آور بود.

مفهوم «نرمال» و «غیر نرمال» نه تنها در اجتماعات و زمانهای مختلف فرق می‌کند، بلکه در یک اجتماع معین و زمان معیّن هم بسته به گروه‌ها و طبقات مختلف اجتماع فرق می‌کند؛ مثلا برای مردی از طبقه فئودال یک اجتماع، کاملا عادی است که وقت خود را جز به خوردن و خوابیدن و شکار و عیاشی نگذراند، درحالی که برای مردی از طبقه متوسط همان اجتماع، عیاشی و بیکارگی امری غیر عادی و خفت‌آور است. این مفاهیم حتی در مورد زن و مرد نیز فرق می‌کند. اگر زنی سن خود را کمتر از آنچه هست اظهار کند امری عادی است؛ ولی همین امر برای مرد غیر عادی است. یا برای زن کاملاً عادی است که وقتی به سن میانسالی می‌رسد دچار نگرانی و خفت پیری گردد، ولی برای مرد چنین نگرانی و خفتی غیر عادی است.

پس می‌بینیم که مفهوم «نرمال» و «غیرنرمال» امری نسبی است، و بستگی دارد به اجتماعی که شخص در آن زندگی می‌کند. به نظر من ندیده گرفتن همین عامل اساسی موجب محدودیت دید فروید در بررسی مسائل گشته و او را در بن بست تئوری بیولوژیک خود محصور و مسدود نموده است؛ مثلاً چون دیده است که در اجتماع خاص وی زن‌ها عموماً بیش از مردها دچار احساس حسادت هستند، حسادت را امری بیولوژیک و مربوط به تمام زن‌ها دانسته است [ دلائل فروید برای اثبات نظریه خود این است که می گوید دختر از کودکی به خاطر نداشتن آلت مردانگی نسبت به پسر که دارای چنین آلتی است حسادت می‌ورزد. بعدهم که بزرگ می‌شود، دلش می‌خواهد مالک مردی باشد؛ یعنی مالک کسی که دارای آلت مردانگی است. روی این اصل نسبت به زن‌هایی که مالک مردی هستند حسادت می‌ورزد، و این حسادت رفته رفته به تمام جنبه‌های دیگر وجود وی نیز سرایت می‌یابد. ]، حال آنکه در بعضی اجتماعات حسادت مرد بیشتر از زن است؛ در بعضی اجتماعات حسادت بین زن و مرد یک اندازه است؛ و در بعضی دیگر، اصلاً حسادت وجود ندارد.

خوب، اگر نظریهٔ فروید صحیح بود، قاعدتاً باید در همهٔ اجتماعات زن‌ها به یک اندازه دچار حسادت باشند، حال آنکه عملاً می‌بینیم اینطور نیست.

یا اینکه
فروید احساس گناه ناشی از قتل را یک قاعدهٔ کلی و طبیعی دانسته است، در صورتی که احساس افراد در اجتماعات و فرهنگ‌های مختلف نسبت به این موضوع متفاوت است؛ اسکیموها به خاطر قتل ابداً احساس گناه نمی‌کنند. پس درک مفهوم «عصبیت» بدون در نظر گرفتن شرایط فرهنگی و تربیتی غیرممکن است.

کتاب :
شخصیت عصبی زمانه ما
نویسنده :
کارن هورنای
ترجمه :
محمد جعفر مصفا
صفحهٔ 15 و 16 و 17 و 18

مشاهده مطلب در کانال

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Edit By 4M1R Powered by Bayan